آخرین مطالب
امکانات وب
روزی پسری از پدری پرسید که زندگی مثل چیست؟پدر گفت پسرم زندگی مثل قایقی است که یک طرف آن سن ویک طرف دیگر آن طول عمر تو است هر روز طرف عمر تو سبک وطرف سن تو سنگین میشود تا وقتی که به دریای آخرت بیفتی و ودر آنجا ودرباره عمر تو از تو می پرسند پس تا میتوانی از عمر خودت خوب استفاده کن تا جوابی درست داشته با بهای یک لیوان شیر...
ما را در سایت بهای یک لیوان شیر دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mrezashiasi83 بازدید : 93
مردى به خانه رسول خدا صلى الله علیه و آله آمد و درخواست دیدار نمود، هنگامى که پیامبر صلى الله علیه و آله خواست از خانه خارج شود و به دیدار آن مرد برود، جلو آینه یا ظرف بزرگى از آب داخل اتاق ایستاد و سر و صورت خود را مرتب کرد.
عایشه از دیدن این کار تعجب کرد. پس از بازگشت آن حضرت پرسید: یا رسول الله ، چرا هنگام رفتن در برابر ظرف آب ایستادى و موها و سر و صورت خود را مرتب کردى ؟
فرمود: اى عایشه ، خداوند دوست دارد، هنگامى که مسلمانى براى دیدار برادرش مى رود، خود را براى دیدار او بیاراید! بهای یک لیوان شیر...
عایشه از دیدن این کار تعجب کرد. پس از بازگشت آن حضرت پرسید: یا رسول الله ، چرا هنگام رفتن در برابر ظرف آب ایستادى و موها و سر و صورت خود را مرتب کردى ؟
فرمود: اى عایشه ، خداوند دوست دارد، هنگامى که مسلمانى براى دیدار برادرش مى رود، خود را براى دیدار او بیاراید! بهای یک لیوان شیر...
ما را در سایت بهای یک لیوان شیر دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mrezashiasi83 بازدید : 78
روزى پیامبر صلى الله علیه و آله همراه یارانش از راهى عبور مى کردند. در آن مسیر کودکانى مشغول بازى بودند، نزد یکى از آنان نشست ، و پیشانى او را بوسید و با وى مهربانى کرد علت آن را از وى پرسیدند. حضرت پاسخ داد: من روزى دیدم اى کودک هنگامى که با فرزندم حسین علیه السلام بازى مى کرد، خاکهاى زیر پاى حسین را بر مى داشت ، و به صورت خود مى مالید. بنابراین چون او را از دوستان حسین است ، من هم او را دوست دارم ، جبرئیل مرا خبر داد این کودک از یاران حسین علیه السلام در کربلا خواهد بود. بهای یک لیوان شیر...
ما را در سایت بهای یک لیوان شیر دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mrezashiasi83 بازدید : 109
سر کلاس استاد داشت فلسفه کلمه خر رو توضیح میداد!روکرد به ما گفت:
در کل، خر به معنی بزرگ و ارجمند هست
مثل خرپول، خرخون، خرشانس
پس شما همتون خرید
منم برگشتم گفتم:
استاد شکسته نفسی می کنید... چشاتون خر میبینه
خری از خودتونه....
خودتون از همه خر ترید
اصلا اگه یه خر توی این کلاس باشه اونم شمایید.
بهای یک لیوان شیر...ما را در سایت بهای یک لیوان شیر دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mrezashiasi83 بازدید : 75
ﺍﻭﻣﺪﻡ ﮐﺎﺭ ﺍﻣﺮﻭﺯﻣﻮ ﺑﻨﺪﺍﺯﻡ ﺑﺮﺍ ﻓﺮﺩﺍ
.
.
.
..
ﺑﻠﻨﺪ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﭘﺲ ﻓﺮﺩﺍ
ﺍﻧﻘﺪ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻢ ﺍﻻﻥ بهای یک لیوان شیر...
.
.
.
..
ﺑﻠﻨﺪ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﭘﺲ ﻓﺮﺩﺍ
ﺍﻧﻘﺪ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻢ ﺍﻻﻥ بهای یک لیوان شیر...
ما را در سایت بهای یک لیوان شیر دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mrezashiasi83 بازدید : 85
تعدادی استاد دانشگاه را به فرودگاه دعوت کردند و آنها را در هواپیمایی نشاندند. وقتی درهای هواپیما را بستند، از بلندگو اعلام شد: این هواپیما ساخت دانشجوهای شماست!
وقتی اساتید محترم این خبر را شنیدند، همه از دم اقدام به فرار کردند!
همه با عجله به سمت در خروجی می‌دویدند، به جز یک استاد که خیلی ریلکس نشسته بود.
از او پرسیدند: چرا نشستی؟ نگو که نمی‌ترسی!
استاد با خونسردی گفت:
اگر این هواپیما ساخت دانشجوهای من است که شک دارم پرواز بکند، تازه اگر روشن شود.
بهای یک لیوان شیر...وقتی اساتید محترم این خبر را شنیدند، همه از دم اقدام به فرار کردند!
همه با عجله به سمت در خروجی می‌دویدند، به جز یک استاد که خیلی ریلکس نشسته بود.
از او پرسیدند: چرا نشستی؟ نگو که نمی‌ترسی!
استاد با خونسردی گفت:
اگر این هواپیما ساخت دانشجوهای من است که شک دارم پرواز بکند، تازه اگر روشن شود.
ما را در سایت بهای یک لیوان شیر دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mrezashiasi83 بازدید : 80
در مراسم تودیع پدر پابلو، کشیشی که سی سال در کلیسای شهر کوچکی خدمت کرده و بازنشسته شده بود، از یکی از سیاستمداران اهل محل برای سخنرانی دعوت شده بود.در روز موعود، مهمان سیاستمدار تأخیر داشت و بنابراین بهای یک لیوان شیر...ادامه مطلب
ما را در سایت بهای یک لیوان شیر دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mrezashiasi83 بازدید : 83
روزگاری پسرکی فقیر برای گذران زندگی و تأمین مخارج تحصیلش دست‌فروشی می‌کرد؛ از این خانه به آن خانه می‌رفت تا شاید بتواند پولی بدست آورد. روزی متوجه شد که تنها یک سکه ۱۰ سنتی برایش باقیمانده است و این بهای یک لیوان شیر...ما را در سایت بهای یک لیوان شیر دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mrezashiasi83 بازدید : 79